14 دیدگاه دربارهٔ «عوارض مصرف یک بار شیشه»

1. 

   بابک

   26 آبان 1402 در 5:58 ب.ظ

   سلام و خسته نباشید. من دیشب بعد از مدتها با یکی از دوستام رفتم قهوه خونه و من دوتا قلیون پشت سر هم کشیدم. قلیون اول رو دوستمم باهام کشید ولی دومی رو تنهایی کشیدم. بعدش اومدم خونه احساس سر درد زیادی کردم و تپش قلب داشتم. یاد یک مطلبی افتادم که برخی قهوه خونه ها برای جذب مشتری مقداری شیشه هم ممکنه بریزن توی توتون قلیون. بعدش یکم تحقیق کردم دیدم ممکنه مصرف قلیون آلوده به شیشه دقیقا چنین عوارضی داشته باشه. حالا سوالم اینه بنظرتون اگه آزمایش بگیرم مشخص میشه که ببینم در قلیونی که دیشب کشیدم شیشه هم وجود داشته یا خیر؟ و سوال بعدی اینه که بنظرتون با فرض وجود شیشه در قلیون، عوارضش ممکنه ابدی باشه؟ یعنی الان من دارم دیوونه میشم بخدا. فردا میرم آزمایش اگه جوابش مثبت باشه، دمار از اون قهوه خونه در میارم
   ممنون از شما

   پاسخ
2. 

   آرش

   13 فروردین 1402 در 9:48 ب.ظ

   عزیزان شیشه مثل شیطان میمونه. تو را خدا غیرت کنید و نکشید. بخدا میمیرید. اینقدر افسرده میشید که هیچی شادتون نمیکنه‌ . اخر خودکشی میکنید

   پاسخ
3. 

   عقیل

   22 آبان 1400 در 5:24 ب.ظ

   داستان شروع‌مصرفم و جلوگیری از مصرفم رو میگم

   تا آخر با حوصله تمام بخوان

   سلام و عرض ادب
   خدمت دوستان و هم وطنانم من عقیلم از چابهار که بابام ابوظبی امارات بابت تجارت مخدر شیشه زندانه و من موندم یه برادر بزرگتر از خودم با مادرم وخواهرم که کوچکترین عضو خونواده منم ینی متولد ۷۷ هسم برادرم که متولد ۷۳ هس از مریضی ADHD رنج میبره و یه مدت قرص ریتالین مصرف می‌کرد که من بنا به حساسیتی که نسبت به خانواده داشتم تحقیق کردم متوجه شدم همون مخدر شیشه هست تقریبا
   یا بهتره بگم از خانواده آمفتامین هست که روز به روز دوز قرص رو بالا می برد وقتی فهمیدم قرصاشو ازش گرفتم بعد یه اضطراب بهش دس داد که الان رفته شیراز برا ملاقات با یه روانشناس.
   از اونجایی که آدم مستعد و فهمیده‌ای هست بازم بارها پیگیر قرص بوده منتهی خداروشکر باید مجوز سازمان غذا و دارو رو داشته باشی با نسخه پزشک تا داروخانه بت بده اونم به صورت سهمیه بندی که گیرش نیومده.
   📌تقریبا یه ۴ ماه قبل من برا اینکه بتونم مخارج خانواده‌ام رو تامین کنم که از لحاظ روحی فلج بودیم و درآمدی نداشتیم مادرم خانه دار برادرمم که گفتم از راه بدر.
   مجبور شدم رو بیارم به تجارت مخدر شیشه که بایداز جنوب کشور گیر میاوردم می‌بردم به کلانشهر هایی امثال شیراز، اصفهان و… که مصرف چشم‌گیری داشت و همچنین قیمت قانع کننده‌ای.
   دفعه اولم بود که از رو اجبار رفتم به سمت خلاف آن هم خلاف متآمفتامین که در بازار بنام شیشه می‌شناختن خلاصه…
   با هزارتا بدبختی از مرز پاکستان و ایران جایی بنام پسابندر بصورت وام و برگشت قیمت جنس خریداری شده ظرف (۷) روز کاری.
   به دلیل وقت کم با عجله و دردسر زیاد رفتم به یکی از مراکز استانهای مورد نیاز قریب پایتخت. بعد اونجا برای اثبات کیفیت مخدر باید به خریداران نمونه‌ای میدادم برای تست که این دلیل سبب شد چهار عدد نمونه دو گرمی جدا کنم، غافل از اینکه خیلی بیشتر از عرف بازار و بیشتر از حد یک دفعه مصرف بود.
   بعد از رو به رویی با شخص سوم و تست نمونه بالاخره قبول کرد که مخدر رو ازم بخره و باهم توافق کردیم با چه قیمتی و چه شرایطی معامله رو به سرانجام برسونیم.
   طبق توافقی که داشتیم مخدر رو بردم در جایی نامعلوم که آدرس داده بود به راننده تاکسی و شخص که اسم مستعار یا لقب مافیا داشت‌و اونم اسکناس نقد بهم تحویل داد بشمارم، منم‌که حس خوبی نداشتم نسبت به انجام معامله نداشتم بدون مقدمه بهش گفتم از مبلغ مطمئنم فقط بنده رو برسون تا جایی از شهر که بتونم تاکسی بگیرم برم به مقصدم دوستام رو منتظر گذاشتم.
   (ناگفته نمونه چون اضاع مالی خوبی نداشتم ماشین نداشتم از مبدا اول که مرز پاکستان بود تا مقصد گذری خودمو رسونده بودم و به مشتری گفتم چون ماشینم پلاک جنوب استان سیستان و بلوچستان هست ممکن نیست با مخدر یا پول نقد استفاده کنم بخاطر امنیت که پلاک‌منطقه ما شک براندازه)
   اونم بی درنگ گفت صبر کن تا برم ماشین بیارم تا جای برسونمت بتونی تاکسی بگیری، غافل از اینکه قبلا فکر ندادن پول و گرفتن جنس از دستم تو سرش بوده و برا خودش یه نقشه برنامه‌ریزی شده‌ای چیده! فقط تصورش این بوده من با ماشین شخصی ملاقاتش میکنم که گذری رفته بودم و حالا که رفت دنبال ماشین، خواست بره نقشه رو عوض کنه و چندتا عضوش رو که قصد کیف پول رو دارن توجیه کنه که نقشه عوض شده‌ و جزئیات رو بهشون بگه.
   از اون جاییکه من دفعه اولم تو همچین شرایطی قرار گرفته بودم دلشوره عجیبی داشتم، اونم شهر غریب، و چاره‌ای جز صبر به همراه اضطراب نداشتم، تا اومد بدون اینکه تعارف کنه شب یا حداقل برا شام بمونم صدام زد گفت کیف پول رو با خودت بیار که ببرمت نزدیکترین جایی که بتونی تاکسی بگیری!
   منم با اون اضطراب لحظه شماری میکردم که زودتر خلاص شم با کیف رفتم سوار شدم.
   بی‌خبر از اینکه هماهنگی لازم انجام شده و موضوع قرار بر اینه طرف منو از محله‌شون دور کنه که مبادا فردا روز خونه رو بشناسم‌ وقتی مطمئن شد دیگه منو پیچونده طبق قرار از قبل هماهنگی شده که لوکیشن داخل یه اتوبان متروکه مسدود شده رفقاش منتظر بودن یه ترمز کرد و اونام مجهز به تجهیزات دعوای فیزیکی منو محترمانه پیاده کردن گوشیم ازم گرفتن که نتونم زنگ بزنم، خلاصه پول تو کیف بود داخل همون ماشین منم ول کردن و رفتن دو طرف اتوبانم بیابون با کلی دردسر خودمو رسوندم به شهر تا خیالم از اینکه زنده می‌مونم راحت شه.
   ینی بجا اینکه پولی گیرم بیاد بزنم به یه زخمی از زندگی، کل پول که امیدوار بودم قیمت خرید مخدر رو با سودش پرداخت کنم از دست رفت‌
   😞و مهم‌تر ازهر چیزی تلفنم بود بردنش،در‌ واقع تنها پل ارتباطی‌مون با پدر پیرم که داخل زندانی در پایتخت امارات هست. و ابوظبی با قوانین غیرقابل تصوری که داره، الان ۴ الی ۵ ماه میشه جویای احوالش نیستیم.
   👈کل حرفم اینه میخوام بگم پول بدست اومده حاصل از معامله مخدرات، بخصوص مخدر صنعتی که برای مصرف کننده بجز تباهی و برای خانواده مصرف کننده ذلت و بدبختی چیز دیگری نصیبشون نمیشه برکت نداره که هیچ، ممکنه سرت هم به باد بدی.
   🔴جالب اینجاست گفتم که چهارتا دو گرمی جدا کرده بودم برا نمونه سه تاش رو دادم که تست کنن آخرش که همه چی به باد رفت.
   از چهارتا مخدر نمونه که جدا کردم تو جیبم یه دونه مونده بود منم به فکر این بودم پول صاحب جنس رو از کجا بدم.
   یادم رفته بود که نمونه دو گرمی باهامه تا رسیدم خونه دیدمش.
   هر وقت که چشمم به دو گرم می‌افتاد، تعریف و تمجید داداشم درمورد همون قرص مخدری که فرقی با شیشه نداشت یادآوریم می‌شد. از طرفی کلی فشار برا پس دادن پول مخدری که وام کرده بودم رو دوشم بود.
   معمولا افسرده بودم و فکری آخرش وسط کلی مشکل تصمیم به مصرف دو گرم شیشه رو گرفتم😣
   بعد که خواستم عملیش کنم متوجه شدم که یه چیز بخصوصی داره برا مصرف که من ندارم و نمیدونستم از کجا گیر بیارم
   خلاصه فقط میدونستم باید رو شیشه نازک باشه و زیرش فندک بگیری تو همین افکار خودم غرق بودم متوجه یه لامپ ۲۰۰ وات ایرانی شدم که شکستمش یه تیکه از همین لامپه ورداشتم که حالت گود مانند داشت و تقریبا ۱/۵ جنس رو روی همین گودی لامپ شکسته ریختم یه نی کاغذی درست کردم زیرش فندک گرفتم نمیدونستم روشش قابل قبوله یا نه ولی چون من دفعه اولم بود فقط دیدم مخدر آب شد دود میکرد و همین قانع میکرد منو بعد با نی دود رو میگرفتم کم‌کم که دود میگرفتم احساس کردم تازه خون تو رگای مغزم جاری شده انگار قبلا خون تو مغزم نبود و تازه احساس کردم زنده ام 😓
   خلاصه دو گرم برا من زیاد بود. برا اینکه دفعه اول زندگیم دود شیشه رو استشمام‌میکردم.
   دیدم ضربان قلبم میره بالا دهنم خشک شد و اون چن لحظه اولش که دوپامین مغزم شدت گرفته بود احساس میکردم حالا عاقل‌تر شدم یه غرور کاذبی تو وجودم زنده شد.
   و عین خیال اون بدهی نبودم، و کلی توهم دیگه داشتم.
   خلاصه خوشم اومد ازش روز بعد به همین ترتیب تا اینکه نزدیک به اتمام دو گرم رسیدم که یکم مونده بود امشب زدم ولی به نسبت دفعات قبل بیشتر زدم. به خیال اینکه تموم شه دیدم خدایا دارم خوشم میاد ازش اینطوری که نمیشه خونوادم که از لحاظ روحی داغونن مادرم متوجه بشه سکته میزنه باخودم می‌گفتم اگه معتاد بشم وابسته بشم بعدش بدبخت میشم.
   یهو به سرم زد که سرچ بزنم و ببینم چه عوارضی برای مصرف کوتاه مدت داره! چندتا سایت مربوطه رو چک کردم، متوجه شدم که‌ به….عظمی رفتم الانم که دارم این متنو با این جزئیات کامل می تایپم از اثرات مخرب مخدر‌شیشه هست دیگه تمومش کردم ولی امشب چهارمین دفعه هست که تا کنون دو گرم مصرف کردم. با وجود اینکه هنوز اثرش هست دقیق به اشتباهی که مرتکب شدم پی می‌برم.
   ینی از ۴ماه قبل که دستم به این مخدر خورده انگار خداوند کلیک کرده رو من که بدبخت بشم تازه به این فک میکنم که من با بردن اون مواد چن تا از خونواده های مردم رو سوزوندم و اینم نفرین مادرایی هست که بچه هاشون به واسطه اون موادی که من بردم معتاد شدن یا اگ معتاد بودن رفع خماری کردن.
   خدا از سر تقصیراتم بگذره تا تجربه کردم متوجه شدم که فقط ذلت به همراش هست.
   ذلت نه فقط برا مصرف کننده بلکه برا سازنده، تاجر مخدر، و حتی برا اونی که جابجاش میکنه به همراه داره.
   من‌ ترجیح میدم خونوادم گرسنه بمونن دیگه دست به مخدر نزنم چرا که تا عمر داری آه و نفرین خانواده های داغ دیده پشت سرمه.
   پدرم گناهی نداشته اونم بیشتر از قبل این دفعه تو آتیش من‌میسوزه
   امیدوارم دوستان متوجه حرفام شده باشین گفتم الان که دارم داستان رو تایپ میکنم نیم ساعت قبلش مصرف کردم و از عوارضی که قید کرده بودن متخصصین در سایت
   خیلی وحشت کردم
   حتی یه لحظه از زندگیم ناامید شدم کسی تجربه نکنه که بعد از دفعه اول که بِکشی دیگه دفعه دوم به بعد مخدر تو رو می‌کِشه.
   الانم از مشاورین یه راهی چاره ای میخوام راهنمایی کنند که چطور تاثیرات ناشی از مصرف چهار بار متآمفتامین از وجودم بره؟

   🔴مهم
   خواستم بگم ممکنه اکثر شما به این فکر کنین که مهترین عامل تخریب، ناشی از مصرف مواد مخدر در‌ داخل ایران قوم بلوچ یا مردم جنوب کشور هستن که مخدرات رو به مناطق مختلف کشور میرسونن،
   خب این یک امر طبیعی هست که چنین تصوری داشته باشین و بعید نیست،
   چون شما پوسته رو می‌بینین یعنی ظاهر و تبلیغات رسانه‌ها رو می‌بینین و تصورات شما طبق اون چیزی که به شما غالب میشه شکل می‌گیره،
   ✍🏻بهتره این دیدگاه رو نداشته باشین چرا که کل جمعیت چند میلیون بلوچی که داخل کشور زندگی می‌کنن محدود به عدم رشد اقتصادی‌ هستن و حتی محروم از ابتدایی‌ترین امکانات موجود در فقیرترین کشورهای قاره آفریقا. بهتره با مقایسه یه چندتا مثال ساده توجیهتون کنم،
   🔔با جرعت می‌تونم بگم که بلوچستان هیچ فرقی با کشورهایی امثال کره شمالی از لحاظ محدودیت، با کنیا، سودان، بنگلادش،جیبوتی از لحاظ محرومیت‌ و فقر، و هیچ فرقی با تگزاسِ‌امریکا از لحاظ نااَمنی نداره.
   فرق تگزاس با بلوچستان در این مورده که تگزاس رو مردم ناامن کردن و بلوچستان رو قدرت حاکم بر خاک ناامنش کرده که ثابت کنه تبعیدگاه شماره1 ایران هست و تضاد در این دو موج میزنه
   هیچ راه درآمدزایی برای امرار معاش که ملت روزشون رو شب کنند نیست.
   الا ماشاءالله تعداد محدودی که یا صاحب ارث بودن و یا بعضی به واسطه نفوذ اداری که دارن یه شغلی که بتونن از عهده نیازهای مادی خونواده در بیان دارن. اونایی هم که اندک سرمایه‌ای دارن قطعا یا در استانهای دیگه زندگی می‌کنند و یا اینکه خارج از کشور سکونت دارن.
   در کل اگه بخاییم وضعیت معیشت مردم بلوچ، رو نگاه کنیم. مطمئنم که بالا ۸۵ ٪ مردم بلوچستان فاقد امکانات رفاهی و تفریحی که جای خود دارد فاقد غذای سالم‌ند.
   یعنی اوضاع در بلوچستان از کشورهای جنگ زده‌ای مث یمن، سوریه وحتی با فلسطین هم نمیشه مقایسه کرد، بعضی از نقاط بلوچستان‌رو بیشتر از چند هزار نفر ساکن شهرهای استانن بدان معنا که شهر نشین هستن و بسیاری از این قبیل فوت شدن منتهی با کمال تاسف تا به امروز تابعیت ایران رو ندارن. یا صریح‌تر بگم از به رسمیت شناختنشون در خاک اجدادیشون که قدمت ۱۱۰۰۰ ساله دارن محرومند. اثبات اصالتشون به این عظمت که در عالم هستی هیچ مثل و مانندی نیست، درحال حاظر از قرن ۲۱ میگذریم با این حال هنوزم هم نوع ما با اصالتی لایق مثال از تحصیل محرومند.
   گذشته از نبود غذای سالم و مظلومانی فاقد هویت بجامانده از نیاکانشان، لازم به ذکرست مناطقی قابل ملاحظه‌ و بی‌شمار وجود دارد که در آینده‌ای نچندان دور امید است لقب قطب‌اقتصاد کشور را به خود اختصاص دهند اما تا به امروز نسبت به حیاتی‌ترین نیاز بشریت در این نقطه از استان توجهی نشده و ناگفته نماند که هموطنانمان از آب قابل‌ نوشیدن محرومند. با اینحال به دستور اشخاص فراتر از قانون حجم بزرگی از آب منطقه مربوطه را تصفیه و به استان‌های همجوار روانه می‌کنند. باینکه در مناطق مذکور مردم تشنه لبان چشم به خط لوله دوخته و فقط توانایی دیدن دریایی از ظلم و کینه علیه خود را دارند. ناگفته‌ نماند که فقط برای تامین آب آشامیدنی شهر مشهد زیر ساختی دائمی به مساحت ۲۸۰ مایل انجام شده که این خود به تنهایی برابر با ریشه کَن کردن۷۰٪ بی آبی در مناطق محروم جنوب بلوچستان هست. اما مردم مظلوم بلوچ در گوشه و کنار خط لوله انتقال آب، فقط میتوانند شاهد ظلمی که مردم را تا دم مرگ بکشاند باشند.
   در حالی که موج بی‌عدالتی را با چشمان خود می‌بینند. اما تا به این تاریخ خدای من شاهد و گواه است، آب‌آشامیدنی آهالی این مناطق ازجایی بنام هوتک است، که حیوانات گوناگونی چون الاغ و دیگر احشام برای رفع تشنگی به آنجا رجوع می‌کنند.

   ! به راستی اینجا بلوچستان است !

   ⁉️هر شخص از وجدان بیدار خود بپرسد.

   .آیا مسئولین مربوطه قادر به ریشه کَن کردن مواد مخدر در کشور وبخصوص در بلوچستان نیستن؟

   😞جای تاسفه که مسئول مربوط بین نماینده‌های همین ملت مظلوم در مجلس شورای اسلامی، با قاطعیت تمام اعلام میکنه که، حتی پشه هم نمی‌تواند از مرز ایران بگذرد و وارد خاک ایران بشود.
   در حالیکه مخدرات صنعتی و سنتی به صورت تُناژ وارد کشور میشود.
   گذشته از مخدرات در روز چند هزار بیگانه، از خاک افغانستان وارد ایران می‌شوند، که قبل از هرجایی به استان (س و ب) سرازیر می‌شوند، به بهانه اشغال کشورشان توسط طالبان.

   سوال؟
   حال اگر گروهک‌های تروریستی از جمله داعش که اخیرا خیلی عملیات انتحاری در افغانستان انجامیده اگر بخواهد، بین مهاجران افغان با لباس مبدل وارد ایران شود و قصد عملیات داشته باشد، چه کسی و چطور می‌تواند مانع شود؟

   جالب اینجاست که، درصد زیادی از مهاجران افغان می‌توانند بدون اینکه بازرسی شوند، تا تهران و اگر بخواهند تا مرز ترکیه بروند.

   📍به نظر شما فرصت انجام هر نوع عملیات‌ تروریستی در ایران از طریق افغانستان محیا نیست؟
   .البته که محیاست.

   امنیت هم از مردم مظلوم بلوچ سلب شده و هر روز به بهانه‌های مختلفی کلی بلوچ در خاک خودش قتل عام میشن. این چیزی نیست، جز تصرف عدوانی و پایمال کردن حقوق ملتی که از مرزِ وطنش در برابر هر گونه بیگانه با جانُ تَنِش دفاع کردن.

   انتظار میرود بعد از خواندن تکه‌ای از بیوگرافی خود و امثال بنده به این درک رسیده باشین که. خرید و فروش آن به صورت ترانزیت در کانتینرهای پُر و پلمپ شده. شغل سری بعضی اشخاص با هویت‌های مبهم و مخفیِ فَراتَر از قانون می‌باشد. تا زمانی که دستشان برای انجام این کار آزاد هست تجارت‌های میلیون دلاری صورت میگیرد.
   برا افرادی امثال من بجز بدبختی چیزی دیگه به همراه نداره.

   با تشکر: عقیل بلوچ (آریایی)
   خدمت دوستان و هم وطنانم من عقیلم از چابهار که بابام ابوظبی امارات بابت تجارت مخدر شیشه زندانه و من موندم یه برادر بزرگتر از خودم با مادرم وخواهرم که کوچکترین عضو خونواده منم ینی متولد ۷۷ هسم برادرم که متولد ۷۳ هس از مریضی ADHD رنج میبره و یه مدت قرص ریتالین مصرف می‌کرد که من بنا به حساسیتی که نسبت به خانواده داشتم تحقیق کردم متوجه شدم همون مخدر شیشه هست تقریبا
   یا بهتره بگم از خانواده آمفتامین هست که روز به روز دوز قرص رو بالا می برد وقتی فهمیدم قرصاشو ازش گرفتم بعد یه اضطراب بهش دس داد که الان رفته شیراز برا ملاقات با یه روانشناس.
   از اونجایی که آدم مستعد و فهمیده‌ای هست بازم بارها پیگیر قرص بوده منتهی خداروشکر باید مجوز سازمان غذا و دارو رو داشته باشی با نسخه پزشک تا داروخانه بت بده اونم به صورت سهمیه بندی که گیرش نیومده.
   📌تقریبا یه ۴ ماه قبل من برا اینکه بتونم مخارج خانواده‌ام رو تامین کنم که از لحاظ روحی فلج بودیم و درآمدی نداشتیم مادرم خانه دار برادرمم که گفتم از راه بدر.
   مجبور شدم رو بیارم به تجارت مخدر شیشه که بایداز جنوب کشور گیر میاوردم می‌بردم به کلانشهر هایی امثال شیراز، اصفهان و… که مصرف چشم‌گیری داشت و همچنین قیمت قانع کننده‌ای.
   دفعه اولم بود که از رو اجبار رفتم به سمت خلاف آن هم خلاف متآمفتامین که در بازار بنام شیشه می‌شناختن خلاصه…
   با هزارتا بدبختی از مرز پاکستان و ایران جایی بنام پسابندر بصورت وام و برگشت قیمت جنس خریداری شده ظرف (۷) روز کاری.
   به دلیل وقت کم با عجله و دردسر زیاد رفتم به یکی از مراکز استانهای مورد نیاز قریب پایتخت. بعد اونجا برای اثبات کیفیت مخدر باید به خریداران نمونه‌ای میدادم برای تست که این دلیل سبب شد چهار عدد نمونه دو گرمی جدا کنم، غافل از اینکه خیلی بیشتر از عرف بازار و بیشتر از حد یک دفعه مصرف بود.
   بعد از رو به رویی با شخص سوم و تست نمونه بالاخره قبول کرد که مخدر رو ازم بخره و باهم توافق کردیم با چه قیمتی و چه شرایطی معامله رو به سرانجام برسونیم.
   طبق توافقی که داشتیم مخدر رو بردم در جایی نامعلوم که آدرس داده بود به راننده تاکسی و شخص که اسم مستعار یا لقب مافیا داشت‌و اونم اسکناس نقد بهم تحویل داد بشمارم، منم‌که حس خوبی نداشتم نسبت به انجام معامله نداشتم بدون مقدمه بهش گفتم از مبلغ مطمئنم فقط بنده رو برسون تا جایی از شهر که بتونم تاکسی بگیرم برم به مقصدم دوستام رو منتظر گذاشتم.
   (ناگفته نمونه چون اضاع مالی خوبی نداشتم ماشین نداشتم از مبدا اول که مرز پاکستان بود تا مقصد گذری خودمو رسونده بودم و به مشتری گفتم چون ماشینم پلاک جنوب استان سیستان و بلوچستان هست ممکن نیست با مخدر یا پول نقد استفاده کنم بخاطر امنیت که پلاک‌منطقه ما شک براندازه)
   اونم بی درنگ گفت صبر کن تا برم ماشین بیارم تا جای برسونمت بتونی تاکسی بگیری، غافل از اینکه قبلا فکر ندادن پول و گرفتن جنس از دستم تو سرش بوده و برا خودش یه نقشه برنامه‌ریزی شده‌ای چیده! فقط تصورش این بوده من با ماشین شخصی ملاقاتش میکنم که گذری رفته بودم و حالا که رفت دنبال ماشین، خواست بره نقشه رو عوض کنه و چندتا عضوش رو که قصد کیف پول رو دارن توجیه کنه که نقشه عوض شده‌ و جزئیات رو بهشون بگه.
   از اون جاییکه من دفعه اولم تو همچین شرایطی قرار گرفته بودم دلشوره عجیبی داشتم، اونم شهر غریب، و چاره‌ای جز صبر به همراه اضطراب نداشتم، تا اومد بدون اینکه تعارف کنه شب یا حداقل برا شام بمونم صدام زد گفت کیف پول رو با خودت بیار که ببرمت نزدیکترین جایی که بتونی تاکسی بگیری!
   منم با اون اضطراب لحظه شماری میکردم که زودتر خلاص شم با کیف رفتم سوار شدم.
   بی‌خبر از اینکه هماهنگی لازم انجام شده و موضوع قرار بر اینه طرف منو از محله‌شون دور کنه که مبادا فردا روز خونه رو بشناسم‌ وقتی مطمئن شد دیگه منو پیچونده طبق قرار از قبل هماهنگی شده که لوکیشن داخل یه اتوبان متروکه مسدود شده رفقاش منتظر بودن یه ترمز کرد و اونام مجهز به تجهیزات دعوای فیزیکی منو محترمانه پیاده کردن گوشیم ازم گرفتن که نتونم زنگ بزنم، خلاصه پول تو کیف بود داخل همون ماشین منم ول کردن و رفتن دو طرف اتوبانم بیابون با کلی دردسر خودمو رسوندم به شهر تا خیالم از اینکه زنده می‌مونم راحت شه.
   ینی بجا اینکه پولی گیرم بیاد بزنم به یه زخمی از زندگی، کل پول که امیدوار بودم قیمت خرید مخدر رو با سودش پرداخت کنم از دست رفت‌
   😞و مهم‌تر ازهر چیزی تلفنم بود بردنش،در‌ واقع تنها پل ارتباطی‌مون با پدر پیرم که داخل زندانی در پایتخت امارات هست. و ابوظبی با قوانین غیرقابل تصوری که داره، الان ۴ الی ۵ ماه میشه جویای احوالش نیستیم.
   👈کل حرفم اینه میخوام بگم پول بدست اومده حاصل از معامله مخدرات، بخصوص مخدر صنعتی که برای مصرف کننده بجز تباهی و برای خانواده مصرف کننده ذلت و بدبختی چیز دیگری نصیبشون نمیشه برکت نداره که هیچ، ممکنه سرت هم به باد بدی.
   🔴جالب اینجاست گفتم که چهارتا دو گرمی جدا کرده بودم برا نمونه سه تاش رو دادم که تست کنن آخرش که همه چی به باد رفت.
   از چهارتا مخدر نمونه که جدا کردم تو جیبم یه دونه مونده بود منم به فکر این بودم پول صاحب جنس رو از کجا بدم.
   یادم رفته بود که نمونه دو گرمی باهامه تا رسیدم خونه دیدمش.
   هر وقت که چشمم به دو گرم می‌افتاد، تعریف و تمجید داداشم درمورد همون قرص مخدری که فرقی با شیشه نداشت یادآوریم می‌شد. از طرفی کلی فشار برا پس دادن پول مخدری که وام کرده بودم رو دوشم بود.
   معمولا افسرده بودم و فکری آخرش وسط کلی مشکل تصمیم به مصرف دو گرم شیشه رو گرفتم😣
   بعد که خواستم عملیش کنم متوجه شدم که یه چیز بخصوصی داره برا مصرف که من ندارم و نمیدونستم از کجا گیر بیارم
   خلاصه فقط میدونستم باید رو شیشه نازک باشه و زیرش فندک بگیری تو همین افکار خودم غرق بودم متوجه یه لامپ ۲۰۰ وات ایرانی شدم که شکستمش یه تیکه از همین لامپه ورداشتم که حالت گود مانند داشت و تقریبا ۱/۵ جنس رو روی همین گودی لامپ شکسته ریختم یه نی کاغذی درست کردم زیرش فندک گرفتم نمیدونستم روشش قابل قبوله یا نه ولی چون من دفعه اولم بود فقط دیدم مخدر آب شد دود میکرد و همین قانع میکرد منو بعد با نی دود رو میگرفتم کم‌کم که دود میگرفتم احساس کردم تازه خون تو رگای مغزم جاری شده انگار قبلا خون تو مغزم نبود و تازه احساس کردم زنده ام 😓
   خلاصه دو گرم برا من زیاد بود. برا اینکه دفعه اول زندگیم دود شیشه رو استشمام‌میکردم.
   دیدم ضربان قلبم میره بالا دهنم خشک شد و اون چن لحظه اولش که دوپامین مغزم شدت گرفته بود احساس میکردم حالا عاقل‌تر شدم یه غرور کاذبی تو وجودم زنده شد.
   و عین خیال اون بدهی نبودم، و کلی توهم دیگه داشتم.
   خلاصه خوشم اومد ازش روز بعد به همین ترتیب تا اینکه نزدیک به اتمام دو گرم رسیدم که یکم مونده بود امشب زدم ولی به نسبت دفعات قبل بیشتر زدم. به خیال اینکه تموم شه دیدم خدایا دارم خوشم میاد ازش اینطوری که نمیشه خونوادم که از لحاظ روحی داغونن مادرم متوجه بشه سکته میزنه باخودم می‌گفتم اگه معتاد بشم وابسته بشم بعدش بدبخت میشم.
   یهو به سرم زد که سرچ بزنم و ببینم چه عوارضی برای مصرف کوتاه مدت داره! چندتا سایت مربوطه رو چک کردم، متوجه شدم که‌ به….عظمی رفتم الانم که دارم این متنو با این جزئیات کامل می تایپم از اثرات مخرب مخدر‌شیشه هست دیگه تمومش کردم ولی امشب چهارمین دفعه هست که تا کنون دو گرم مصرف کردم. با وجود اینکه هنوز اثرش هست دقیق به اشتباهی که مرتکب شدم پی می‌برم.
   ینی از ۴ماه قبل که دستم به این مخدر خورده انگار خداوند کلیک کرده رو من که بدبخت بشم تازه به این فک میکنم که من با بردن اون مواد چن تا از خونواده های مردم رو سوزوندم و اینم نفرین مادرایی هست که بچه هاشون به واسطه اون موادی که من بردم معتاد شدن یا اگ معتاد بودن رفع خماری کردن.
   خدا از سر تقصیراتم بگذره تا تجربه کردم متوجه شدم که فقط ذلت به همراش هست.
   ذلت نه فقط برا مصرف کننده بلکه برا سازنده، تاجر مخدر، و حتی برا اونی که جابجاش میکنه به همراه داره.
   من‌ ترجیح میدم خونوادم گرسنه بمونن دیگه دست به مخدر نزنم چرا که تا عمر داری آه و نفرین خانواده های داغ دیده پشت سرمه.
   پدرم گناهی نداشته اونم بیشتر از قبل این دفعه تو آتیش من‌میسوزه
   امیدوارم دوستان متوجه حرفام شده باشین گفتم الان که دارم داستان رو تایپ میکنم نیم ساعت قبلش مصرف کردم و از عوارضی که قید کرده بودن متخصصین در سایت
   خیلی وحشت کردم
   حتی یه لحظه از زندگیم ناامید شدم کسی تجربه نکنه که بعد از دفعه اول که بِکشی دیگه دفعه دوم به بعد مخدر تو رو می‌کِشه.
   الانم از مشاورین یه راهی چاره ای میخوام راهنمایی کنند که چطور تاثیرات ناشی از مصرف چهار بار متآمفتامین از وجودم بره؟

   🔴مهم
   خواستم بگم ممکنه اکثر شما به این فکر کنین که مهترین عامل تخریب، ناشی از مصرف مواد مخدر در‌ داخل ایران قوم بلوچ یا مردم جنوب کشور هستن که مخدرات رو به مناطق مختلف کشور میرسونن،
   خب این یک امر طبیعی هست که چنین تصوری داشته باشین و بعید نیست،
   چون شما پوسته رو می‌بینین یعنی ظاهر و تبلیغات رسانه‌ها رو می‌بینین و تصورات شما طبق اون چیزی که به شما غالب میشه شکل می‌گیره،
   ✍🏻بهتره این دیدگاه رو نداشته باشین چرا که کل جمعیت چند میلیون بلوچی که داخل کشور زندگی می‌کنن محدود به عدم رشد اقتصادی‌ هستن و حتی محروم از ابتدایی‌ترین امکانات موجود در فقیرترین کشورهای قاره آفریقا. بهتره با مقایسه یه چندتا مثال ساده توجیهتون کنم،
   🔔با جرعت می‌تونم بگم که بلوچستان هیچ فرقی با کشورهایی امثال کره شمالی از لحاظ محدودیت، با کنیا، سودان، بنگلادش،جیبوتی از لحاظ محرومیت‌ و فقر، و هیچ فرقی با تگزاسِ‌امریکا از لحاظ نااَمنی نداره.
   فرق تگزاس با بلوچستان در این مورده که تگزاس رو مردم ناامن کردن و بلوچستان رو قدرت حاکم بر خاک ناامنش کرده که ثابت کنه تبعیدگاه شماره1 ایران هست و تضاد در این دو موج میزنه
   هیچ راه درآمدزایی برای امرار معاش که ملت روزشون رو شب کنند نیست.
   الا ماشاءالله تعداد محدودی که یا صاحب ارث بودن و یا بعضی به واسطه نفوذ اداری که دارن یه شغلی که بتونن از عهده نیازهای مادی خونواده در بیان دارن. اونایی هم که اندک سرمایه‌ای دارن قطعا یا در استانهای دیگه زندگی می‌کنند و یا اینکه خارج از کشور سکونت دارن.
   در کل اگه بخاییم وضعیت معیشت مردم بلوچ، رو نگاه کنیم. مطمئنم که بالا ۸۵ ٪ مردم بلوچستان فاقد امکانات رفاهی و تفریحی که جای خود دارد فاقد غذای سالم‌ند.
   یعنی اوضاع در بلوچستان از کشورهای جنگ زده‌ای مث یمن، سوریه وحتی با فلسطین هم نمیشه مقایسه کرد، بعضی از نقاط بلوچستان‌رو بیشتر از چند هزار نفر ساکن شهرهای استانن بدان معنا که شهر نشین هستن و بسیاری از این قبیل فوت شدن منتهی با کمال تاسف تا به امروز تابعیت ایران رو ندارن. یا صریح‌تر بگم از به رسمیت شناختنشون در خاک اجدادیشون که قدمت ۱۱۰۰۰ ساله دارن محرومند. اثبات اصالتشون به این عظمت که در عالم هستی هیچ مثل و مانندی نیست، درحال حاظر از قرن ۲۱ میگذریم با این حال هنوزم هم نوع ما با اصالتی لایق مثال از تحصیل محرومند.
   گذشته از نبود غذای سالم و مظلومانی فاقد هویت بجامانده از نیاکانشان، لازم به ذکرست مناطقی قابل ملاحظه‌ و بی‌شمار وجود دارد که در آینده‌ای نچندان دور امید است لقب قطب‌اقتصاد کشور را به خود اختصاص دهند اما تا به امروز نسبت به حیاتی‌ترین نیاز بشریت در این نقطه از استان توجهی نشده و ناگفته نماند که هموطنانمان از آب قابل‌ نوشیدن محرومند. با اینحال به دستور اشخاص فراتر از قانون حجم بزرگی از آب منطقه مربوطه را تصفیه و به استان‌های همجوار روانه می‌کنند. باینکه در مناطق مذکور مردم تشنه لبان چشم به خط لوله دوخته و فقط توانایی دیدن دریایی از ظلم و کینه علیه خود را دارند. ناگفته‌ نماند که فقط برای تامین آب آشامیدنی شهر مشهد زیر ساختی دائمی به مساحت ۲۸۰ مایل انجام شده که این خود به تنهایی برابر با ریشه کَن کردن۷۰٪ بی آبی در مناطق محروم جنوب بلوچستان هست. اما مردم مظلوم بلوچ در گوشه و کنار خط لوله انتقال آب، فقط میتوانند شاهد ظلمی که مردم را تا دم مرگ بکشاند باشند.
   در حالی که موج بی‌عدالتی را با چشمان خود می‌بینند. اما تا به این تاریخ خدای من شاهد و گواه است، آب‌آشامیدنی آهالی این مناطق ازجایی بنام هوتک است، که حیوانات گوناگونی چون الاغ و دیگر احشام برای رفع تشنگی به آنجا رجوع می‌کنند.

   ! به راستی اینجا بلوچستان است !

   ⁉️هر شخص از وجدان بیدار خود بپرسد.

   .آیا مسئولین مربوطه قادر به ریشه کَن کردن مواد مخدر در کشور وبخصوص در بلوچستان نیستن؟

   😞جای تاسفه که مسئول مربوط بین نماینده‌های همین ملت مظلوم در مجلس شورای اسلامی، با قاطعیت تمام اعلام میکنه که، حتی پشه هم نمی‌تواند از مرز ایران بگذرد و وارد خاک ایران بشود.
   در حالیکه مخدرات صنعتی و سنتی به صورت تُناژ وارد کشور میشود.
   گذشته از مخدرات در روز چند هزار بیگانه، از خاک افغانستان وارد ایران می‌شوند، که قبل از هرجایی به استان (س و ب) سرازیر می‌شوند، به بهانه اشغال کشورشان توسط طالبان.

   سوال؟
   حال اگر گروهک‌های تروریستی از جمله داعش که اخیرا خیلی عملیات انتحاری در افغانستان انجامیده اگر بخواهد، بین مهاجران افغان با لباس مبدل وارد ایران شود و قصد عملیات داشته باشد، چه کسی و چطور می‌تواند مانع شود؟

   جالب اینجاست که، درصد زیادی از مهاجران افغان می‌توانند بدون اینکه بازرسی شوند، تا تهران و اگر بخواهند تا مرز ترکیه بروند.

   📍به نظر شما فرصت انجام هر نوع عملیات‌ تروریستی در ایران از طریق افغانستان محیا نیست؟
   .البته که محیاست.

   امنیت هم از مردم مظلوم بلوچ سلب شده و هر روز به بهانه‌های مختلفی کلی بلوچ در خاک خودش قتل عام میشن. این چیزی نیست، جز تصرف عدوانی و پایمال کردن حقوق ملتی که از مرزِ وطنش در برابر هر گونه بیگانه با جانُ تَنِش دفاع کردن.

   انتظار میرود بعد از خواندن تکه‌ای از بیوگرافی خود و امثال بنده به این درک رسیده باشین که. خرید و فروش آن به صورت ترانزیت در کانتینرهای پُر و پلمپ شده. شغل سری بعضی اشخاص با هویت‌های مبهم و مخفیِ فَراتَر از قانون می‌باشد. تا زمانی که دستشان برای انجام این کار آزاد هست تجارت‌های میلیون دلاری صورت میگیرد.
   برا افرادی امثال من بجز بدبختی چیزی دیگه به همراه نداره.

   با تشکر: عقیل بلوچ (آریایی)

   پاسخ
4. 

   mohammad

   30 مهر 1400 در 10:52 ق.ظ

   سلام خسته نباشید
   من دو بار شیشه مصرف کردم میخاستم بدونم این مواد باعث بی‌اختیار در ادرار ويا منی میشه یعنی هر دوش باهم
   ممنون میشم جواب بدین البته من شیشه فقط بخاطر همخوابی مصرف کردم

   پاسخ
5. 

   Javad

   15 اسفند 1399 در 11:35 ب.ظ

   سلام
   من جدیدا بایه راننده اسنپ رفیق شدم صبح ها میبره شبها منو میرسونه و شیشه مصرف میکنه یه روز بهش گفتم این شیشه چیه چیکار میکنه خدایی من خیلی ترس داشتم از کشیدنش وگفت بیا امتحان کن من خر هم قبول کردم اون روز پایپ همراهش نبود و با زرورق سه تا دود گرفتم ورفتم سر کار انگار تازه متولد شدم اصلا خسته نمیشدم خیلی حال داد فرداش پایپ اورد گفت با پایپ خیلی میچسبه شیشه رو ریخت تو پایپ و فندک گرفت زیرش روز دومم چهار تا دود گرفتم همون به محض دود دوم سوم انگار سرم سنگین شد خیلی حالم بد بود اضطراب استرس شدید بهم دست داد ولی باز تا غروب کار کردم ولی با حال خراب سه روز ازش فاصله گرفتم باز امروز زنگ زدم منو برسونه با خودم گفتم دیگه نمیکشم ولی به محضی که تارف کرد من قبول کردم اینبار چند دود بیشتر گرفتم الان چند ساعتی میگذره حالم خیلی بده دوباره همون استرس اضظراب اومده سراغم فکم درد میکنه نمیدونم چیکار کنم تورو خدا راهنماییم کنید چیکار کنم

   پاسخ
   1. 

      نوا مشاور

      9 فروردین 1400 در 11:38 ب.ظ

      سلام
      شما دوش ابگرم بگیرید
      و سرم خوراکی مصرف کنید
      و راننده رو بلاک کنید

      پاسخ
      1. 

         احمدرضا

         9 تیر 1400 در 10:27 ب.ظ

         ببخشید ادب رعایت نکردم در نظری که فرستادم اگر ویدیو میشد تو نظرات گذاشت عین یه بچه که مادرش مرده زار میزدم و گریه میکردم که با داشتن ارشد حقوق،ارشد مدیریت و مهندسی فنی و کلی نکات مثبت بعد از ۱۳سال تازه یک ساله فاصله گرفتم ازش و کلی تاوان دادم ،شمشیرت ابر پاره کنه با مصرف سالی یکبار شیشه خوار و زار میشه

         پاسخ
         1. 

            نوا مشاور

            10 تیر 1400 در 5:15 ب.ظ

            ممنون که تجربتون رو در اختیار دوستان و گروه قرار دادید

            پاسخ
   2. 

      احمدرضا

      9 تیر 1400 در 10:22 ب.ظ

      سلام
      با دوش و سرم کارت راه نمیفته ،شما دوست داری یعنی دوپامین زیادی که ترشح شده تو بدنت و لذتش بردی دوباره به مصرف میکشت چون از سکس لذتش بالاتره ،از تهش دو خط برات بگم دور کارت ،همسرت و بچه ات یه خط بکش و شیشه مصرف کن یا دور شیشه خط بکش و زندگی کن سوزن به اون تیزی تو مصرف شیشه گوه خور شد و نابود شد من و شما که هیچی نیستیم ،رفیق عقل و اختیار اینجا معنا پیدا میکنه غیرتت به باد میره ها

      پاسخ
      1. 

         نوا مشاور

         10 تیر 1400 در 5:14 ب.ظ

         ممنون که تجربیات خودتون رو در اختیار سایر دوستان قرار میدید

         پاسخ
6. 

   مهدی

   21 مرداد 1399 در 5:47 ب.ظ

   آیا تخریب و صدمه ی وارده بر مغز بعد از ترک از بین نمیرود و دائمی است؟ آیا راهی هست ک مجددا تمامیه توانایی هایی ذهنی من جمله ضریب هوشی و تمرکز و حضور ذهن و سرعت تفکر رو به بالاترین حد خود برسانیم؟ امکان بازتوانی مغز به روز اولش هست؟ ممنون میشم پاسخ بدید

   پاسخ
   1. 

      گروه روانشناسی سلام

      26 مرداد 1399 در 2:54 ب.ظ

      سلام
      بله امکان بازیابی وجود دارد
      مصرف
      غذای سالم
      نخوردن مشروب
      مصرف ویتامین
      ورزش
      تناسب اندام
      کمک میکند تا شما بتوانید
      سلامت خود را بدست اورید

      پاسخ
7. 

   محمد

   16 اردیبهشت 1399 در 5:19 ق.ظ

   سلام ، راستش من پریشب اصلا نمیدونم چطور شد که تو ماشین داییم همون پیپ شیشه رو دیدم ، از قبل هی با خودم می گفتم اخه این چیه چجوریه که میگن انرژی و … میاره،
   خلاصه فندک گرفتم زیرش اونم سوخت و منم یه ۴،۵ کام معمولی ازش گرفتم . که یهو انگار قلبم ریخت و پر اضطراب شدم . با خودم هی می گفتم من شیشه کشیدم و … تا اینکه دیدم سرم یکم گیج میره و بعد ۲۰تا۲۵ دقیقش هی دهنم خشک شد واقعا عجیب بود اما انگار احساس کردم یه قسمت مغزم ریخت . تا اینکه یه سر درد شدیدی اومد سراغم خیلی مبرم بود بین دو ابرو هام تو پیشانی اما…. اینقدر غمگین شدم همون اول انگار همه کسم مرده بود و سرطان گرفته بودم ناراحت و خود باخته خودم دیدم
   تعجب میکنم بعضیها میگن خوشی و حس خوب
   یعنی از نضر شما اینه؟؟؟
   بخداااا یه قرص متادون ۵ میل بیشترش فاز داره
   اما اون یه حالت لختی داره ، ولی شیشه انگار گرسنه نیستی و خواب از کلت می پره و شاید یکم پر چونه گی کنی . خلاسه اشتبااااااه کردم حتی چند کام گرفتم، زندگیم نابود شد ، احساس میکنم دیگه خودم نیستم من ۱۹ سالمه تیپ خوب و … هم دارم ولی ببین چه به خودم کردم
   دو روز گزشته اما بد تر شدم …

   الانم که اومدم این متن خوندم گفت تا ۸ سال اثرش میمونه خیلی ترسیدم و استرس پیدا کردم

   پاسخ
   1. 

      گروه روانشناسی سلام

      30 اردیبهشت 1399 در 6:06 ب.ظ

      سلام
      ممنون از اشتراک تجربتون
      ولی نگران نباشید
      اینکه امکان دارد تا 8 سال
      باقی بماند
      برای درصد کم و خاصی از مردم
      است.
      برای شما اینچنین نیست

      پاسخ